loading...
24 وب
اشکان ایمانی بازدید : 19 پنجشنبه 11 اسفند 1390 نظرات (0)


آموزش پرورش قارچ . . .

بهترین موقع برای پرورش قارچ در خانه بین ماههای مهر تا آذر است ولی چنانچه امکانات تهویه هوا و متعادل نمودن درجه حرارت محیط محل پرورش وجود داشته باشد می‌توان قارچ را در ماههای دیگر سال تعمیم داد. بطور کلی طرز پرورش قارچ مخصوص به خود آن است و می‌توان آن را در محیط تاریک پرورش داد و به جز نور مستقیم آفتاب ، هر مقدار نور را تحمل می‌کند. در هر صورت در محل پرورش قارچ علاوه بر آنکه ، بایستی تهویه هوا به خوبی انجام گیرد، درجه هوای محیط پرورش نیز باید بین 15 - 10 درجه نگهداری شود. علاوه بر این محل پرورش بایستی کاملا تمیز ، قابل شستشو و فاقد درز یا محلی برای پرورش باکتریها ، حشرات و قارچهای مضر باشد.



تصویر

اطاق پرورش قارچ

عرض اطاق پرورش بایستی به حدی باشد که بتوان از راهروهایی که برای آن تعبیه می‌گردد، به راحتی عبور نمود. (حدود 70 سانتیمتر) عرض طبقات پرورش قارچ را نیز حداکثر 180 سانتیمتر در نظر می‌گیرند تا بتوان از دو طرف به وسط بستر قارچ دسترسی پیدا نمود و چنانچه طبقات پرورش قارچ در کنار دیوار باشد عرض آنرا حداکثر 90 سانتیمتر قرار می‌دهند. همچنین می‌توان قارچ را در جعبه‌های چوبی در اندازه 60 در 90 سانتیمتر و عمق 20 تا 25 سانتیمتر پرورش داد. طبقه بندیها معمولا در طول اطاق پرورش انجام می‌گیرد.

روی سطح زمین نبایستی طبقه‌ای مستقر نمود، حداقل فاصله بین طبقه اول تا کف زمین 15 سانتیمتر و فاصله هر طبقه از هم 60 سانتیمتر می‌باشد. بطور معمول برای پرورش قارچ در خانه فقط سه طبقه در نظر می‌گیرند و چنانچه اطاق به حد کافی وسیع باشد یک ردیف در طول اطاق در مجاور دیوار و یک طبقه (دو طرفه) در وسط و یک طبقه در طرف دیگر اطاق قرار می‌دهند بطوری که دو راهرو به عرض 70 سانتیمتر در دو طرف طبقه وسط ، 180 سانتیمتر باشد.

نحوه آماده سازی کود

چنانچه محل پرورش قارچ محدود و کوچک باشد میزان احتیاج به کود متناسب می باشد. لذا ترجیح داده می‌شود یک محوطه بتونی به ابعاد 1.5 متر ساخته و در مجاور آن محلی برای خروج آب مازاد کود در نظر بگیرند که فاضلاب را بتوان داخل سطل یا یک مخزن بتونی کوچک به ابعاد 40 سانتیمتر وارد نمود. کف مخزن اصلی را به ضخامت 15 سانتیمتر کاه ریخته و روی سطح کاه یک جعبه‌ای به ابعاد یک متر از جنس تور سیمی ضخیم که شبکه سوراخهای آن 0.5 سانتیمتر باشد طوری قرار می‌دهند که از هر طرف با دیواره مخزن بتونی 25 سانتیمتر فاصله داشته باشد و اطراف این توری را از کاه پر نموده و داخل توری را کود اضافه کرد.



تصویر

تهیه بستر برای پرورش قارچ

بهترین ماده برای پرورش قارچ ، پهن اسبی و کاه می‌باشد. برای تهیه کود جهت پرورش قارچ مقداری پهن اسبی و کاه را مخلوط نموده و در ابعاد مناسبی در حدود 3 متری آنرا انبار نموده و آنها را روی هم بخوبی می‌کوبند. تا متراکم شود بطوری که از نفوذ باران به داخل آن جلوگیری گردد. پس از مدتی کوتاه عملیات تخمیر داخل توده کود شروع می‌شود و درجه حرارت محیط کود بالا می‌رود. همچنین می‌توان قبل از توده کردن کود مقداری آهک در حدود یک پنجم حجم پهن به آن اضافه و کاملا مخلوط کنید. سپس آنرا توده نمود.

این عمل باعث می‌گردد که عمل تخمیر به تعویق بیافتد و در عین حال آمونیاک تولید شده را جذب و علاوه بر آن مقداری از رطوبت اضافی کود را جذب نماید. بعد از سه روز مجددا این توده را برگ و هوا داده و آنرا مانند دفعه اول ، انباشته و روی آنرا بکوبید. سطح آنرا شیب دهید تا آب باران به داخل آن نفوذ نکند و این عمل به فاصله 4 - 2 روز ، چهار تا شش مرتبه باید تکرار گردد. لازم به یادآوریست که چنانچه در مرحله اول به کود ، آهک داده شده فاصله برگردان کود چهار روزه و در صورتی که آهک داده نشده باشد فاصله برگردان کود دو روز می‌باشد.

باید توجه داشت که بایستی دقت و مراقبت در نگهداری میزان رطوبت و حرارت داخل توده به عمل آید. زیرا هر اندازه مقدار رطوبت پهن زیاد باشد، محیط داخل کود ، اسیدی شده و کود غیر قابل استفاده می‌گردد. بخصوص در موقع برگردان کردن کود ، چنانچه مشاهده شود که کود بسیار خشک است، بایستی مقدار کمی غبار آب روی آن پاشید، از علائم مشخصه میزان رطوبت کود، آزمایش آنست، چنانچه مقداری کود را در دست بفشارید، نبایستی قطرات آب ، از لای انگشتان بچکد و فقط کافی است در اثر فشار به کود ، کف دست تر بشود. پس از آماده شدن بایستی اطاق پرورش را مجهز نمود.

طرز کاشت قارچ در اطاق پرورش

پس از آماده شدن کود آنرا به داخل سالن انتقال داده و روی سطح هر ردیف به ضخامت 15 سانتیمتر کود را گسترده و سطح آنرا کاملا مسطح می‌نمایند و این عمل را بایستی خیلی به سرعت و بدون آنکه کود حرارت خود را از دست بدهد انجام داد. پس از تکمیل و انجام کار کلیه درها و منافذ را بسته و مدت چهار روز کود را بحالت خود واگذار کنید تا درجه حرارت کود و محیط اطاق بالا برود و حدود 54 تا 60 درجه برسد و این حرارت به مدت 30 -48 ساعت ثابت باقی بماند، بعد از آن درجه حرارت کود پائین آمده و به 54 درجه می‌رسد.

این عمل را عرق کردن محیط کشت می‌نامند در حقیقت در این حرارت قسمت اعظم از محیط در اثر حرارت زیاد ضد عفونی شده و
لارو حشرات و غیره از بین می‌روند. از این تاریخ به بعد تا مدت 5 روز درجه حرارت محیط بستر 10 - 12 درجه پایین می‌آید تا آنکه درجه حرارت به 23 الی 24 درجه می‌رسد. این درجه حرارت برای کاشت قارچ مناسب خواهد بود.



تصویر

اسپر آماده کاشت

اسپر قارچ را نمی‌توان مستقیما کاشت زیرا امکان دارد همراه با اسپر قارچ تعداد زیادی قارچهای سمی وجود داشته باشد. بنابراین بایستی از اسپر آماده کاشت به نام اسپون که در محیط کاملا استریل ، محفوظ و سلکته شده رشد کرده و به حالت خواب در آورده‌اند استفاده نمود. طرز عمل و تهیه آن بدین ترتیب است که اسپر قارچ خالص شده را در محیط کاملا استریل آزمایشگاه قبلا پرورش داده، بطوری که میسلیوم قارچ رشد خود را شروع نماید. سپس آنرا در حالت عقیم برده و مانع رشد بیشتر آن می‌شوند و در محیط کاملا استریل و محفوظ به نام اسپون قارچ به فروش می‌رسانند.

طرز کاشت اسپون

یک قطعه اسپون را که در محیط بسته و کاملا استریل محفوظ است باز کرده و به دوازده قطعه کوچک تقسیم نموده و قبلا سطح خاک بستر را به فاصله 25 سانتیمتر ، قطعه چوبهای در خاک بستر فرو برده و علامت گذاری کنید. در محل هر سوراخ قسمتی از خاک را تا عمق 5 سانتیمتر با وسیله‌ای خارج کرده و با دست چپ یک قطعه اسپون به جای آن گذاشته و روی آنرا می‌پوشانند. بطوری که عمق کاشت 5 - 3 سانتیمتر از سطح خاک باشد و به همین ترتیب پیش می‌روند تا کلیه بستر کاشت شود.

پوشاندن سطح بستر

ده تا چهارده روز بعد از تاریخ کاشت اسپون ، بایستی سطح کشت را بوسیله یک لایه دو سانتیمتری خاک استریل شده پوک و منفذدار پوشانده و کاملا آنرا مسطح و یکنواخت نمود. در این موقع درجه حرارت بستر بایستی 15.5 درجه باشد. باید توجه داشت که در موقع روکش کردن بستر ، اسپونها باید رشد خود را شروع کرده باشند و میسلیوم قارچ در اطراف محلی که اسپون کاشته شده رشد نموده و گسترش پیدا نموده باشند. در این موقع بوی مطبوع قارچ در محوطه و در محل بستر به مشام می‌رسد.

در این موقع باید کاملا دقت شود تا به هیچ وجه ، بستر کشت تکان نخورد و جابجا نشود و مخصوصا اگر تخته کف و طبقات شکم داده و یا قدرت نگهداری بستر خاک را نداشته باشد میسلیوم قارچها پاره شده و تمام محصول از بین می‌رود. پس از پوشش نمودن سطح بستر ، میسلیوم رشد سریع خود را شروع کرد و برای تسریع در رشد میسلیوم ، درجه حرارت محیط بایستی بین 16 - 14 درجه باشد. در صورتی که درجه حرارت محیط کشت خیلی بالا باشد، بکار بردن آهک در مخلوط خاک پوشش بستر صلاح نمی‌باشد.



تصویر

شرایط برای پرورش و رشد قارچ

تهویه

تهویه در محیط اتاق کشت باید بطور یکنواخت انجام شود و نبایستی روی سطح کشت را بیش از حد نیاز هوا داد و تهویه در کلیه نقاط اطاق بطور یکنواخت باشد.

درجه حرارت

چنانچه درجه حرارت بستر کشت به کمتر از 14 درجه برسد و درجه حرارت محیط اطاق به حدود 7 درجه برسد بایستی اطراف بستر را با پارچه ضخیم پوشاند تا مانع تبادل حرارت به محیط شود. برای سرعت رشد قارچ می‌توان درجه حرارت محیط را به 14.5 درجه رساند و میزان تهویه را بالا برد ولی باید دقت شود که جهت حرکت هوا به طرف سطح قارچ نباشد.

رطوبت هوا و آبیاری

در موقع تشکیل قارچ ، محیط اطاق احتیاج به رطوبت دارد. بطور متوسط بهترین درجه رطوبت برای کشت بین 80 - 70 درصد می‌باشد. چنانچه درجه رطوبت هوا از این مقدار کمتر شود سطح کلاهکها ترک برداشته یا سطح کلاهک قارچ لک‌دار می‌شود. علاوه بر این سطح بستر خشک شده و احتیاج به آبیاری بیشتری دارد. برای تقلیل میزان رطوبت هوا لازم است در نقاط مختلف اطاق ، رطوبت سنجهای کار گذاشته شود و بطور مرتب مورد بازدید قرار گیرد. در صورتی به علت خشک شدن خاک سطح بستر ، احتیاج به آبیاری است. بایستی بوسیله غبار پاش روی سطح خاک آن هم به حدی که آب در سطح بستر جریان پیدا نکند و یا در یک جا جمع نشود آبپاشی کنید. آبیاری را با آب خالص و با درجه حرارت 32 درجه و بسیار بااحتیاط انجام دهید.

تقویت خاک بستر

پس از آنکه قارچها بزرگ شده و نزدیک به برداشت شوند می‌توان روی سطح بستر کود مایع پاشید ولی باید دقت نمود که روی کلاهک قارچ پاشیده نشود این عمل در بالا بردن میزان محصول بسیار موثر است.

برداشت محصول

به محض آنکه رشد قارچ به حد کافی رسید و تاج آن شکل کامل خود را پیدا نمود بایستی قارچهای رسیده را جمع آوری نمود و بطور مرتب در طول بستر کشت ، بررسی کرد و قارچهای رسیده را جمع آوری کرد. قارچهایی که ترک برداشته و چتر آن باز شده باشد ارزش بازاریابی ندارند. علاوه بر این وزن آن کم می‌شود و همچنین قارچهایی که زودتر از موقع چیده شوند وزن آنها سبک بوده و از قارچهای درجه دو محسوب شده و ارزش غذایی کمتری دارد.

در موقع جمع آوری نباید از سبدهای بزرگ برای این منظور استفاده نمود. زیرا فشار قارچهای روی سبد موجب می‌گردد که قارچهای زیرین خراش برداشته و سیاه شوند برای جمع‌آوری قارچ ، کافی است کلاهک را در دست گرفته و یک پیچ به آن داده تا پایه آن از زمین جدا شود و بلافاصله ساقه کثیف و آلوده را با چاقوی تیز قطع کرد. و قارچ تمیز را داخل سبد گذاشته و حتی‌المقدور جمع آوری با دستکش انجام گیرد. بهره برداری هر 15 روز یکبار انجام می‌گیرد و این برنامه مدت دو تا سه ماه به طول می‌انجامد.

بسته بندی

قارچهای چیده شده را به اطاق سرد و خنک انتقال داده و در اسرع وقت نسبت به درجه بندی آن اقدام نموده و قارچهای لک‌دار و ناقص و کج و ناجور را جدا کرده و برای مصارف تهیه پودر فرستاده و قارچهای سالم را در بسته‌های درجه یک و درجه دو به بازار عرضه کنید.


تلخ نوشته . . .

 

توی قصابی بودم که یه پیرزن اومد تو و یه گوشه وایستاد …

یک آقای خوش تیپی هم اومد تو گفت : ابرام اقا قربون دستت پنج کیلو فیله گوساله بکش عجله دارم 

آقای قصاب شروع کرد به بریدن فیله و جدا کردن اضافه هاش …
همینجور که داشت کارشو میکرد رو به پیرزن کرد گفت: چی میخوای ننه ؟


پیرزن اومد جلو یک پونصد تومنی مچاله گذاشت تو ترازو گفت: همینه گوشت بده ننه !


قصاب یه نگاهی به پونصد تومنی کرد گفت: پونصد تومن فَقَط اشغال گوشت میشه ننه … بدم؟!!

پیرزن یکم فکر کرد و گفت: بده ننه

قصاب آشغال گوشت های اون جوون رو می کند ومیگذاشت برای پیرزن

جوونی که فیله سفارش داده بود همینجور که با موبایلش بازی می کرد گفت: اینارو واسه سگت میخوای مادر؟!

پیرزن نگاهی به جوون کرد گفت: سگ؟!!

جوون گفت: اره … سگ من این فیله هارو هم با ناز می خوره … سگ شما چجوری اینارو می خوره؟!

پیرزن گفت: میخوره دیگه ننه … شکم گشنه سنگم میخوره …

جوون گفت: نژادش چیه مادر؟!

پیرزنه گفت: بهش میگن توله سگ دوپا ننه …ایناره برای بچه هام میخوام ابگوشت بار بذارم ! 

جوونه رنگش عوض شد … چند تیکه بزرگ از گوشتای فیله رو برداشت گذاشت رو آشغال گوشتای پیرزن … 


پیرزن بهش گفتتو مگه ایناره برای سگت نگرفته بودی؟!

جوون با شرمندگی گفت: چرا ! 

پیرزن گفت: ما غذای سگ نمیخوریم ننه … بعد فیله ها رو گذاشت اونطرف و اشغال گوشتهاش رو برداشت و رفت ! 

قصابه هم شروع کرد به وراجی که: خوبی به این جماعت نیومده آقا … و از این چرندیات  ... 
و من همینجور مات مونده بودم ...


یاد روزهای کودکی . . .                  ۳۰+                           بچه های دیروز 
 
 
کوچک که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم

اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم

کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود

کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش

را از نگاهش می توان خواند

کاش برای حرف زدن

نیازی به صحبت کردن نداشتیم

کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود

کاش قلبها در چهره بود

اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد
و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم

سکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست

سکوتی را که یک نفر بفهمد

بهتر از هزار فریادی است که هیچ کس نفهمد

سکوتی که سرشار از ناگفته هاست

ناگفته هایی که گفتنش یک درد و نگفتنش هزاران درد دارد

دنیا را ببین ...

بچه بودیم از آسمان باران می آمد

بزرگ شده ایم از چشمهایمان اشک می آید!
بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدن

بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه

بچه بودیم تو جمع گریه می کردیم

بزرگ شدیم تو خلوت اشک می ریزیم
بچه بودیم راحت دلمون نمی شکست

بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه

بچه بودیم همه رو ۱۰ تا دوست داشتیم

بزرگ که شدیم بعضی ها رو هیچی

بعضی هارو کم و بعضی ها رو بی نهایت دوست داریم
بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودن

بزرگ که شدیم قضاوتهای درست و غلط باعث شد که

اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه

کاش هنوزم همه رو

به اندازه همون بچگی ۱۰ تا دوست داشتیم
بچه که بودیم اگه با کسی

دعوا میکردیم ۱ ساعت بعد از یادمون میرفت

بزرگ که شدیم گاهی دعواهامون سالها تو یادمون مونده و آشتی نمی کنیم
بچه که بودیم گاهی با یه تیکه نخ سرگرم می شدیم

بزرگ که شدیم حتی ۱۰۰ تا کلاف نخم سرگرممون نمیکنه

بچه که بودیم بزرگترین آرزومون داشتن کوچکترین چیز بود

بزرگ که شدیم کوچکترین آرزومون داشتن بزرگترین چیزه
بچه که بودیم آرزومون بزرگ شدن بود

بزرگ که شدیم حسرت برگشتن به بچگی رو داریم
بچه که بودیم تو بازیهامون همش ادای بزرگ ترها رو در می آوردیم

بزرگ که شدیم همش تو خیالمون برمیگردیم به بچگی
بچه بودیم درد دل ها را به هزار ناله می گفتیم همه می فهمیدند

بزرگ شده ایم درد دل را به صد زبان به کسی می گوییم... هیچ کس نمی فهمد
بچه بودیم دوستیامون تا نداشت

بزرگ که شدیم همه دوستیامون تا داره
بچه که بودیم بچه بودیم

بزرگ که شدیم بزرگ که نشدیم هیچ، دیگه همون بچه هم نیستیم



شاید به روی خودمون نیاریم

ولی همیشه ذهنمون پر از این آرزوست که :

ای کاش هیچ وقت بزرگ نمی شدیم

و هنوزم تو عالم بچگی بودیم

همون دوران بچگی هایی که پر از عشق بود و شور و نشاط و سرزندگی ...


خدا را دوست دارم برای این که . . .

 

 

خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه با هر username که باشم، من راconnect می کند


خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه تا خودم نخواهم مرا D.C نمی کند .

خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه با یک delete هر چی را بخواهم پاک می کند


خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه اینهمه friend برای من add می کند

خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه اینهمه wallpaper که update می کند


خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه با اینکه خیلی بدم من را log off نمی کند


خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه همه چیز من را می داند ولی SEND TO ALL نمی کند


خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه می گذارد هر جایی که می خواهم Invisibel بروم


خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه همیشه جزء friend هام می ماند و من را delete و ignore نمی کند.


خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه همیشه اجازه، undo کردن را به من می دهد


خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه آن من را install کرده است


خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه اراده کنم، ON می شود و من می توانم باهاش حرف بزنم
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه دلش را می شکنم، اما او باز من را می بخشد و shout down ام نمی کند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه password اش را هیچ وقت یادم نمی رود، کافیه فقط به دلم سر بزنم
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه تلفنش همیشه آنتن می دهد

خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه شماره اش همیشه در شبکه موجود است

خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه هیچ وقت پیغام no response to نمی دهد

خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه هرگز گوشی اش را خاموش نمی کند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه هیچ وقت ویروسی نمی شود و همیشه سالم است
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه هیچوقت نیازی نیست براش BUZZ بدهم
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه آهنگ حرف هاش همیشه من را آرام می کند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه نامه هاش چند کلمه ای بیشتر نیست، تازه spam هم تو کارش نیست

خدا را دوست دارم ، بخاطر اینکه وسط حرف زدن نمی گوید، وقت ندارم، باید بروم یا دارم با کس دیگری حرف می زنم

خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه من را برای خودم می خواهد، نه خودش
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه همیشه وقت دارد حرف هایم را بشنود
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 11
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 7
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7
  • بازدید ماه : 10
  • بازدید سال : 13
  • بازدید کلی : 77